سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : پنج شنبه 92/11/10 | 7:12 عصر | نویسنده : hesam

به یه رشتی میگن برای تنظیم خوانواده چیکار میکنی؟  میگه قفل دربو عوض میکنم!!!!

لطفا عزیزم نظر بده(mer30)




تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 5:56 عصر | نویسنده : hesam

دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟ 
پسر: آره عزیز دلم . . .
دختر: منتظرم میمونی ؟
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم . .
دختر: خیلی دوستت دارم . .
پسر: عاشقتم عزیزم . .
.
.
بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، بههوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد ..
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . .
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟
دختر: بی درند که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟!!
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . .
پرستار: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد




تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 5:54 عصر | نویسنده : hesam

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه. بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن.
وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان، رانندهء خانم بر میگرده میگه:

- آه چه جالب شما مرد هستید!…. ببینید چه به روز ماشینامون اومده! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!
مرد با هیجان پاسخ میگه:
- اوه … “بله کاملا” …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه!
بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه:


- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه. مطمئنن خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن که می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم!
و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده.
مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حالیکه زیر چشمی اندام خانم زیبا رو دید می زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن.
زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد.
مرد می گه شما نمی نوشید؟!
زن لبخند شیطنت آمیزی می زنه در جواب می گه:


- نه عزیزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم !!!




تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 5:52 عصر | نویسنده : hesam

سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن   !

 بعد از انجام این کار دور هم جمع شدن ، زن فرانسوی گفت : به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی ، نه اتو و نه . . . خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم   .
خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم !
روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .
روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود و آورد تو رختخواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود

 زن انگلیسی گفت : من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار .
روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ، خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت .

 زن ایرانی گفت : من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم !
اما روز اول چیزی ندیدم !
روز دوم هم چیزی ندیدم !
روز سوم هم چیزی ندیدم !
شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم !




تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 5:50 عصر | نویسنده : hesam

یک برنامه نویس و یک مهندس در یک مسافت طولانی هوایی در کنار یک دیگر در هواپیما نشسته بودند.
    
برنامه نویسه میگه مایلی با هم بازی کنیم؟ مهندس که میخواست استراحت کنه محترمانه عذر خواهی میکنه و رویشو بر میگردونه تا بخوابه.
    
برنامه نوسه دوباره میگه بازی سرگرم کننده ای است من از شما یک سوال می کنم اگر نتوانستید 5دلار به من بدهید بعد شما از من سوال کنید اگر نتوانستم 5دلار به شما میدهم.
    
مهندس دوباره معذرت خواست وچشماشو بست که بخوابه.
    
برنامه نویسه پیشنهاد دیگری داد گفت اگر شما جواب سوال منو بلد نبودید 5 دلار بدهید اگر من جواب سوال شما رو بلد نبودم 200 دلار به شما میدهم .
    
این پیشنهاد خواب رو از سر مهدس پراند و رضایت داد که بازی کند.
    
برنامه نویس نخست سوال کرد .فاصله زمین تا ماه چقدر است؟؟ مهندس بدون اینکه حرفی بزند بلا فاصله 5 دلار رو به برنامه نویس داد حالا مهندس سوال کرد .
    
اون چیه وقتی از تپه بالا میره 3 پا داره وقتی پایین میاد 4 پا؟؟ برنامه نویس نگاه متعجبانه ای انداخت ولی هرچی فکر کرد به نتیجه نرسید بعد تمام اطلاعات کامپیوترشو جستجو جو کرد ولی چیز به درد بخوری پیدا نکرد بعد با مودم بیسیم به اینترنت وصل شد و همه سایت ها رو زیر رو کرد به چند تا از دوستا شم ایمیل داد با چندتا شون هم چت کرد ولی باز هیچی به دست نیاورد بعد از 3 ساعت مهندس رو بیدار کرد و 200دلار رو بهش داد مهندس مودبانه پول رو گرفت و رویش رو برگرداند تا بخوابد.
    
برنامه نویس او را تکان داد گفت خوب جواب سوالت چه بود؟؟ مهندس بدون اینکه کلمه ای بر زبان بیاورد 5 دلار به برنامه نویس داد و رویش را برگرداند و خــــــوابید!!!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    
نتیجه اخلاقی : کل کل با مهندس جماعت خطرناکه !!!(مهندس هم جواب رو بلد نبود و در جواب سوال برنامه نویس باز 5 دلار داد بهش)




تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 5:48 عصر | نویسنده : hesam

سه تا رفیق با هم میرن رستوران ولی بدون یه

قرون پول . هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن و اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم : صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی . میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خورد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم . خلاصه از اون اصرار از این انکار که دومی پا میشه و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیگه ، منم شاهدم وقتی من میزمو حساب کردم ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیه پولتونو بعدا میدم . صندوقداره از کوره در رفت و گفت : شما چی میگی آقا ، شما هم حساب نکردی ! بحث داشت بالا میگرفت که دیدن سومی نشسته وسط سالن و هی میزنه توی سرش . ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟ گفت : با این اوضاع حتما میخواد بگه منم پول ندادم  . =)))))))

 




تاریخ : سه شنبه 91/12/29 | 9:28 صبح | نویسنده : hesam

با سلام

یارانه شما این ماه واریز نمیشود

شما را در پراید مشغول خوردن پسته دیده اند !

 

لیست فیلمهای سینمایی ایام نوروز اعلام شد :
او یک پراید سوار بود
بوی خوب پسته
بابا با گوشت گُریخت
رویای سفر در عید
جدال مهمانان بر سر آجیل
بخاطر 500 تومان عیدیه بیشتر
گریز از میزبانی
مرغ ترکیه ای یا مرغ تایلندی

 

به یارو میگن دوست دار? تو تاکسى کى کنارت بشینه؟
میگه: یه دخترخوشگل با نامزدش! میگن : چرا ؟
میگه: اونا میچسبن به هم ، جاى من زیاد میشه !

 

یکی از سخت ترین و البته ناممکن ترین برنامه ریزی های ایرانیها در ایام فرخنده نوروز اینه که مثلا اگه امروز قراره خونه 10نفر برن ، توی هرخونه چقدر بخورن که توی هر 10تاشون به یه مقدار مساوی خورده باشن !!! دانشمندان هم هنوز در حالت   Please Wait هستن   …

 

ما پارسال عید نرفتیم امریکا ، امسالم نمیریم ایتالیا   …
کلا ما اینجوری هستیم که هر سال تصمیم میگیریم یکی از کشورای خارجو نریم   !

 

اگه سر ک?س نبا?د خواب?د ؛ پس تو خونه هم نبا?د درس خوند !

 

بنظر من؛ وقتی گوشی رو سایلنته…
خودش باید شعور داشته باشه؛ گــــــــم نشه…

 

داغ د?دن نه فقط از دست دادن عز?ز است !
نه فقط تاراج مال است !
داغ د?دن گاه? شا?د در استفاده از ش?ر آب داغ توالت?ست که رنگ آب? بر آن نهاده باشند !

 

یه روز آشغالی میاد دمه خونه ی غضنفر میگه : آشغال دارین؟ غضنفر داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟ زنش میگه: آره داریم غضنفر میگه: آره داریم، نمی خوایم

 

 

فقط یه ایروونی میتونه یه جمله با 20 فعل بسازه

داشتم می رفتم برم دیدم گرفت نشست گفتم بذار بپرسم بیبینم میاد نیمیاد دیدم میگه نمیخوام بیام بذار برم بگیرم بخوابم !

من که وقتی خوندم هنگ کردم

شما چطور؟

 

 

به یارو میگن فهمیدی زلزله اومد؟ میگه نه من روم اونور بود....

 

یارو میره مهمانی . وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست ، میگه 4 حالت داره :

  1. نیومدم!
  2. بدون کفش اومدم!
  3. اومدمو رفتم!
  4. بعداّ میام!

 

مامانم با دوستاش رفته بودن روضـــــــه .... اومده خونه میگم چطور بود مراسم؟ میگه خیلی خوش گذشت جات خالی انقد خندیدیم.!!!!..

 

 

از غضنفر میپرسن راست بهتره یا چپ ؟

میگه راست ، چون بابام یه عمر راست کرد ! حال کرد !

اما یه بار چپ کرد مرد !!!

 

 

مگسه داشته گه میخورده ! یک دفعه بالا میاره !

میگن چی شد !؟ میگه : توش مو بود !!!

 

یارو میره دسشویی .وقتی از دستشویی بر می گرده نفس نفس می زنه.ازش می پرسن: مگه کوه کندی ؟ میگه نه کوه ساختم

بر اثر شوخى غضنفر45 نفر کشته شدند! این حادثه وقتى رخ داد که غضنفر چشاى راننده اتوبوس گرفته بود و بهش میگفت من کى ام!

 

 

یه نفر داشته توی دریا غرق میشده، بلند بلند داد میزده: کمک، من شنا بلد نیستم! غضنفر داشته رد میشده میگه: حالا منم تنیس بلد نیستم، باید داد بزنم؟!!!

 

 

یه روز یه معلمی به دانش اموزان میگه:اگه این رو نفهمیدید بگید یکی میگه من نفهمیدم. معلم میگه میخواستی گوش بدی . اون میگه پدر سگ! معلم میگه چی گفتی میگه می خواستی گوش بدی!

 

دو نفر به اسم "نعمت" و "کافی" سوار یه خر شده بودن و میرفتن.نعمت میگه:اگه یه خر دیگه داشتیم کافی بود.کافی میگه:همینم که داریم نعمته...!

 

مامان، اجازه هست ابروهامو بر دارم ؟    …………نه
 
مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم ؟…………نه
 
مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم ؟…………نه
 …
مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم ؟…………نه
 
مامااااان یعنی چی که همش میگی نه…. من 18 سالم شده ها 
 .
 .
 .
 .
 .
 .
  - مامان: اَاّه جمشید، خفه میشی یا خفت کنم ؟!! 

 

 

یه اسبه زنگ می‌زنه سیرک می‌گه : آقا اونجا برای من کار دارین

مرده می‌گه : چه هنری داری

اسبه می‌گه : بی شعور مگه نمی‌بینی دارم حرف می‌زنم!!!

 

قراره یه میدون به اسم من بزنن،
با تشکر از همه عزیزانی که تو این مدت ما رو دور زدن   !

 

یکی از فانتزیام اینه که یه رانی هلو بگیرم نصفشو بخورم بعد بقیشو بندازم پشت سرم
بعد همینطوری که تیکه های هلو میافته زمین،
ملت دهن باز نگاه کنن بگن عههههه عجب آدم پولداریه   !!
بعد من یه لبخند بزنم سوار پرایدم بشمو گازشو بگیرم برم تو افق محو بشم   !

 

 

حدیث عضنفری :

هرکس به والدین خود احترام بگذارد مثل این است که به پدر و مادر خود احترام گذاشته !

 

پیشنهاد :دختر خانومها جهت جلوگیری از ترشیدگی ، از این به بعد

به نیت یکی بودن خدا 1 دونه سکه مهر کنین !

 

قدقدقدا قدقدقدا قدقدقدا قدقدقدا افرین همینطوری ادامه بدی فرداتخم میکنی جوجه!

 

ادبیات آقایون موقع زمین خوردن همسرشان
دردوران نامزدی: الهی بمیرم طوریت که نشد
سال اول ازدواج : عزیزم بیشتر مواظب باش
سه سال بعد از ازدواج: مگه کوری؟ جلو پاتو نگاه کن !
ده سال بعد از ازدواج : آخیش دلـــم خنــــــک شد!

 

یه روز یکی داشت رد میشد 2نمره بهش دادن قبول شد !

 

دلداری غضنفر به عیالش: مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی

 

یارو به زنش میگه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خرکیف میکنی؟

 

 

به خدا میگن چرا اول مرد را آفریدى بعد زن را
گفت: شما هم اگه بخواهید چیز قشنگى بنویسید اول چکنویس میکنید بعد پاکنویس !!!

 

 غضنفر داشته راه میرفته...
خسته میشه میدوئه..!

 

 دیکتاتور کیست !؟

بچه ای است 2 ساله

که 20 نفر مجبورند به خاطر اون کارتون نگاه کنند!

 

حیف نون بعد از دعوا و جر و بحث با خانمش:


اگه بخاطر یارانه ها نبود تا الان میکشتمت !

 

 

یه توپ دارم قلقلیه ....... موهای سرم فرفریه ..... مسیج جدید نداشتم سرت کلاه گذاشتم

 

اگه یه روز صبح خیلی خوشحال از خواب بلند شدی و دیدی نه غمی، نه زنی ،نه بدهی،نه دردی. بدون: دیشب تو خواب مردی! روحت شاد و یادت گرامی!

 

 

 

 

 




تاریخ : دوشنبه 91/11/9 | 9:28 صبح | نویسنده : hesam

رشتیه میره کلاس غیرت،نصف شب زنش پامیشه بره توالت میگه بشین خودم میرم

ترکه هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌ یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا ترکه زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره. ترکه حول میشه،‌ با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟

ترکه و دوست دخترش نشسته بودند تو پارک. ترکه به دختره میگه: عزیزم تو تو چه فکری هستی؟ دختره میاد خیلی با احساس بازی در بیاره، میگه : تو همون فکری که توهستی، عزیزم! ترکه میگه : اِاِه.. ! نکنه تو هم میخوای منو بکنی؟

رشتیه داشته پسرشو نصیحت می‌کرده، میگفته: پسرم اینقدر خانم بازی نکن! عاقبت نداره! آخرش سوزاک می‌گیری! تو اگه سوزاک بگیری، کلفتمون سوزاک می‌گیره! کلفتمون اگه سوزاک بگیره، من سوزاک می‌گیرم! من اگه سوزاک بگیرم، ننت سوزاک میگیره! وای به اون روزی که ننت سوزاک بگیره! همه رشت سوزاک می‌گیرند

یک روز یک قزوینی میره خونه یک پولداره برای دزدی و 200 میلیون
پول نقد دزدی میکنه و فرار میکنه
بعد زنگ میزنه به صابخونه و میگه بچه رو بیارین و
دویست میلیون رو ببرید

از یه قزوینی پرسیدند وصیتت چیه ؟ قزوینیه گفت : جنازه ام رو بسوزانید و با خاکسترش پودر بچه درست کنید

مراحل طول عمر یک زیر شلواری در شنگول آباد: زیرشلواری،شلوارک،شورتک،شورت،دمکن،دستگیره،گردگیر،دتسمال جیبی،نخ دندان.

زندگی چیست؟فاصله بین مای بی بی تا ایزی لایف

باغ وحش تهران :لطفا به حیوانات خوراکی ندهید، باغ وحش غضنفرها:لطفا خوراکی حیوانات را نخورید، باغ و حش شنگول آباد:از خوردن حیوانات پرهیز کنید.

از یارو پرسیدن پدرت چه جوری فوت شد؟از پشت بوم افتاد رو کولر،کولر شکست افتاد رو ایوان،ایوان خراب شد افتاد رو گلخونه خراب شد دیدیم اینجوری پیش بره خونه خراب میشه رو هوا با تفنگ زدیمش.

یارو تو خیابون راه میره یکی میاد بهش میگه :آقا پشت لباستون خاکیه ، یارو میگه :پس می خواستی آسفالت باشه ؟

بیا به آرامش فکر کنیم به زندگی به عشق به زیبایی به بهشت به جهنم به درک به تو چه به من چه ؟برو اعصاب ندارم

راز موفقیت چیست؟ "تصمیم گیری درست".
تصمیم گیری درست از چه ناشی میشود؟ "از تجربه"
تجربه از چه بدست می آید؟ "از تصمیم گیری های غلط

بعد از یک عمر، بالاخره نفهمیدم که هنگام روبوسی باید دو بار صورت طرف مقابل رو ببوسم یا سه بار، تا هر دو نفر ضایع نشی


.به یارو میگن: سفر حج چطور بود؟
میگه: عالی. خیابوناش تمیز، برجاش بلند، ماشینا همه آخرین مدل. یه جای دیدنی هم داشت که خیلی شلوغ بود من نرفتم.

یعنی‌ اگه رو نوشابه نمی نوشتن “خنک بنوشید” ، من میجوشوندم بعد میخوردم

غضنفر داشته از کنار یک چاه رد میشده میبینه یکی از ته چاه داد میزنه کمک کنید, تو رو خدا کمک کنید... غضنفر جواب میده اخه احمق جان ته چاه جای گدایی کردنه؟




تاریخ : دوشنبه 91/9/20 | 12:13 عصر | نویسنده : hesam

- ترکه می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میگذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سرش!

2- ترکه میره بقالی،‌ می‌بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟!

 

 ترکه هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌ یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا ترکه زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره و می‌پرسه چیکار داری؟ ترکه حول میشه،‌ با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟!

 

 ترکه میره ساندویچی، میگه: ببخشید بندری دارید؟ یارو میگه: بعله. ترکه میگه: پس قربون دستت، ‌بگذار یک حالی بکنیم!

 

 ترکه میره حموم، آب جوش بوده با نعلبکی دوش میگیره!

 

- ترکه مهم میشه زیرش خط میکشن، تو امتحان میاد!

 

- به ترکه میگن چند تا بچه داری؟ میگه 2 تا . می‌پرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش!‌

 

- ترکه میره ماه عسل، یادش میره زنش رو ببره!

 

- ترکه دو تا دزد میگیره زنگ میزنه 220 !

 

- از ترکه میپرسن آرزوت چیه؟ میگه:‌ کاشکی تبریز پایتخت بود! میگن: چرا؟! میگه: آخه اون وقت به مامیگفتن بچه تهرون!

 

- اردبیل زلزله میاد،‌ ترکه زنگ میزنه مسئولیتش رو بر عهده میگیره!

 

- به ترکه میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه:‌ کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!

 

- ترکه از یکی میپرسه قبله کدوم طرفه؟! یارو نشونش میده، ترکه میگه:‌ باید خیلی برم؟!

 

- آمریکاییه داشته تو رودخونه غرق میشده،‌ هی داد میزده: help me, hellllp! ترکه از اونجا رد میشده میگه:‌ احمق جون اگه جای کلاس زبان کلاس شنا رفته بودی الان غرق نمیشدی!

 

تمساحه میره گدایی،‌ میگه:‌به من بدبختِ مارمولک کمک کنید!

 

ترکه سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ‌ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم!

 

- ترکه یه بسته هزار تومنی میشمره، 250 تومن کم میاره!

 

- به ترکه میگن خیلی آقایی. میگه: ما بیشتر!

 

- از ترکه می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: نه. ولی یه داداش دارم... اونم نه!

 

- به ترکه میگن چی شد ترک شدی؟! میگه:‌ والله من اولش که ترک نبودم، ‌تو بیمارستان با یه بچه ترک عوض شدم!

 

- ترکه تو اتوبوس یه دختره خوشگل رو میبینه،‌ پیاده که میشه شماره اتوبوس رو بر میداره!

 

- ترکه میاد تهران،‌ یه دختر خوشگل میبینه،‌ بهش میگه:‌ خانم این دوست دختر که میگن شمایین؟!

 




تاریخ : دوشنبه 91/9/20 | 12:10 عصر | نویسنده : hesam

ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه:...ها! پس حتماٌ برج ایفله!

 ترکه میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌ صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، ترکه میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. ترکه میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!

 ترکه میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! ترکه هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!

ماشین ترکه رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو ترکه داد میزنه: هیچ خودشو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟ ترکه میگه: ایلده من شمارشو برداشتم!

ترکه سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از ترکه میپرسه: شما چی؟ ترکه میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم میخوریم! !

 به ترک میگن یه معما بگو،‌ میگه: اون چیه که درازه،‌ زرده، موزه؟!

یه هواپیما تو قبرستون تبریز سقوط میکنه، فردا رادیو تبریز میگه: شب گذشته یک فروند هواپیمای توپولوف در حومة شهر تبریز سقوط کرده و تا این لحظه 34513 جسد کشف شده! عملیات برای یافتن اجساد بقیه قربانیان همچنان ادامه دارد!

 از عربه نوار مغزی میگیرند، میبینند بیست دقیقه اولش خالیه!

ترکه میره خواستگاری، اسم دختره پروانه بوده ولی ترکه قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، ترکه میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسمه من پروانه‌ست نه آهو.ترکه میگه: ای بابا فرقی نداره... حیوون حیوونه دیگه!

 ترکه سنگ مینداخته تو صندوق صدقات، ازش میپرسن: بابا این چه کاریه میکنی؟! میگه: میخوام به انتفاضه کمک کنم!